دیگ جادو

سنگ جادوی هری پاتر رو که خاطرتون هست؟ یکی از سه یادگار مرگ؟ همه ی ما یکی از اون رو داریم . یکی از این سنگ جادو . سنگی که به یکباره کسی یا اشخاصی رو که از دست دادیم و به خاک سپردیم برامون زنده میکنه . مثلا یکی با یک انگشتر ممکنه هر…

سفر شگفت‌انگیز هارولد فرای

نامه‌ای که همه چیز را تغییر داد روز سه شنبه از راه رسید. روزی کاملا معمولی بود، اواسط آوریل، که بوی شستشو و چمن زنی می‌داد. هارولد فرای، با صورت کاملا تراشیده، و کراوات و لباس پاکیزه، پشت میز صبحانه نشسته بود و نان تستی در دست داشت که نمی‌خوردش. از پنجره‌ی آشپزخانه به چمن‌های…

تفسیرهای زندگی ویل و آریل دورانت

عنوان این کتاب بی ریا و صادقانه است؛ چرا که دقیقا همان چیزی را بیان می دارد که مورد نظرم بوده است: جستجو و بیان روشن تفسیرهای گوناگون اما یکسره تکان دهنده ی زندگی که در ادبیات پنجاه ساله ی اخیر به ما عرضه شده است. نباید از این کتاب هیچ گونه نقد ادبی حرفه…

بوی خوش جهنم (4)

در شمالی ترین نقطه قبرستان نزدیک به جنگل درختهای گردو، دو بال سفید کشوده را دیدم که از دو سمت سنگ عمود بر قبری بیرون زده بود . سانسرام به سمت دو بال حرکت کرد و در حال حرکت به هیبت انسانی اش درامد .آهسته برگشت رو به من و همانطور که عقب عقب میرفت…

معرفی کتاب داستان دو شهر (نوشته چارلز دیکنز)

داستان دو شهر از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد داستان دو شهر (۱۸۵۹ میلادی) (به انگلیسی A tale of two cities) رمانی نوشته چارلز دیکنز است که داستانش در لندن و پاریس، قبل و در طول انقلاب فرانسه رخ می‌دهد. این رمان با فروش ۲۰۰ میلیون نسخه در جهان، به همراه کتاب شازده کوچولو (به زبان فرانسوی)، پرفروشترین کتاب‌های تک‌جلدی جهان در تمام دوران‌ها است. همچنین…

بوی جهنم (3)

     امشب هم تکیه داده بودم به سنگ قبری که خواهرم قبلا در آن دفن شده بود . و آواز یا همان نیایش سانسارام را گوش می‌دادم . قصد کرده بودم که امشب حتما حتی اگر شده در حدد سلام کردن هم با او صحبت کنم . معمولا نیایش‌اش که به پایان می‌رسید به تیرک…

اشوزدنگهه

به خانه که رسید به فکر عبدالله و زبیده بود که اینک آب‌های بسیاری پیموده و یقینا در آغوش هم به حال رازگویی بودند. توی نیم تاریکی در کلون دار چوبی دو لتی را باز کرد و داخل شد. از حیاط و کنار طویله عبور کرد و به روی ایوان رفت. آن را دور زد…

دل سگ رمانی از میخائیل بولگاکف

دل سگ یکی از کتابهای خوبی هست که خوانده‌ام . توضیحاتی در مورد این کتاب از ویکی پدیا در اینجا قرار می‌دهم. اگر این کتاب رو تا بحال نخواندید پیشنهاد میکنم بخوانید از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد دل سگ (به روسی: Собачье сердце) رمانی از میخائیل بولگاکف نویسنده روسی است. این رمان در سال ۱۹۲۵ نوشته…

بوی خوش جهنم (2)

       photo by GusMercerat کلیسایی که در نزدیکی خانه ی مان بود همیشه محل رفت و آمد موجودات عجیب بود .انگار که یک درب آن دنیا کلیسای روستای ماست . همیشه صدای نجوا و دعا از آن به گوش می‌رسید و شب ها فرشتگانی که خسته از روز کاری نجات زمین بودند در قبرستان آن…

زجرهامان…

«…خود ما و قیافه‌ها و صداهامان به‌کلی از یادها خواهد رفت؛ اما زجرهامان برای کسانی که بعد از ما زندگی کنند٬ مبدل به شادی خواهد شد… زندگی ما هنوز به آخر نرسیده است. ما زندگی خواهیم کرد! مارش را آن‌قدر با شادی و نشاط می‌نوازند که آدم خیال می‌کند به‌زودی خواهد دانست که چرا زندگی…